چرااا

ساخت وبلاگ
 چرا نتونستم خودمو کنترل کنم سرشام چشام پراشک شد

فک کنم متوجه شدابراهیم...خدایا.....

تازه ازسرکاراومده بودچرامن نتونستم ‌...ناراحتش کردم

زن بدی شدم براش...چرا اینقدرزودرنج شدم

تحمل هیچی روندارم خدایا 

اما وقتی ناراحتیمو دید به زور منوبردباشترگردوند

که حال وهوام عوض شه...

عزیزم عشقممم میدونم ک این روزا عصبی وبداخلاق شدم

ببخش منو..ببخش 

باورکن دست خودم نیس..نگران زندگیمونم...با این آدمای دوربرمون

میترسم نزارن ک خوشبخت بمونیم..ازحسادت طاقت خوشبختی 

ماروندارن...

قول میدم خودمو جمع وجورکنم..فقط بهم فرصت بده

خیلی دوست دارم

امروز دومین سالگردعقدمون...
ما را در سایت امروز دومین سالگردعقدمون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leyli-ebi بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:47